وقتی عقیده ، عقده خوانده میشود
و نور چراغ در آب ، مهتاب تلقی
و متانت زمین زیر برف یخ میزند
نان از یتیم خانه میدزدیم
و می فهمیم...
دزد، اشتباه چاپی درد است.
(عمید صادقی نسب)
ادامه...
درود رفیق نگاشته های چون از دل است دلنشین است بی صدا دفن کردن بغض ها دردی است که روح را آهسته آهسته مثل خوره خواهد خورد . ! جاوید و سربلند با شی رفیق بدرود
میان این دیوارهای سرد تنی سرد تورا می خواند به همخوابی های غیر لمس دستانش چه پست می سرد بر بدنت و تو چه سرشار از احساس به اوج رویاهایت در آغوش گرفته ای بازوان هوس باز پلیدی را !!!محمد رضا . م این شعر رو بخاطر یکی از دوستانم در زمان های دور نوشته بودم و با تلخی تقدیم کردم بهش چون حس خوبی بهش داشتم اینجا نوشتم !!!!
نیلوفر زیبا
چقدر دلنشین هست نوشته هات . مخصوصاً نوشته های زنانت .
با تمام وجود دوستش داشتم .
"آسوده اشک بریزی در هر آغوشی ..."
آفرین عزیزم .
سپاس شیرین عزیزم
درود رفیق
نگاشته های چون از دل است دلنشین است
بی صدا دفن کردن بغض ها دردی است که روح را آهسته آهسته مثل خوره خواهد خورد . !
جاوید و سربلند با شی رفیق
بدرود
برقرار باشی و سبـــــــــز رفیق !
میان این دیوارهای سرد
تنی سرد تورا می خواند به همخوابی های غیر
لمس دستانش چه پست می سرد بر بدنت
و تو چه سرشار از احساس
به اوج رویاهایت در آغوش گرفته ای بازوان هوس باز پلیدی را !!!محمد رضا . م
این شعر رو بخاطر یکی از دوستانم در زمان های دور نوشته بودم و با تلخی تقدیم کردم بهش
چون حس خوبی بهش داشتم اینجا نوشتم !!!!
ممنونم
به درختان جنگلی گفتند : شما با این عظمت چرا از تکه
اهنی به نام تبر می رنجید ؟ گفتند : رنجش ما از تبر نیست از دسته ی آن است که از جنس خود ماست !!!!
اگر نهال های جنگل
بدانند ،
روزی تن هاشان
دسته ای در دستان
تبر یه دوشان
خواهد شد
مثل من
،
شاید ، هرگز
دل تنگ باران
نشوند