زیر و رو

به یاد زیر خاکی ...

زیر و رو

به یاد زیر خاکی ...

حرف های من ... با تو _ با یک واکسن شروع شد ،با یک واکسن تموم شد!



این روزها که میرسد ، همین روزهایی که لبریزند از بوی مهر


دلم بدجور میگیرد ...


یادم می آید تمام آن روزهای خوب


خاطره های شیرین


دوستی های ساده


قهرهای دو روزه


شیطنت های سر ِ کلاس


کنسل کردن امتحانا


زنگ تفریح های شاد


صف های جلوی بوفه مدرسه ...


تکالیف زیاد و وقت کم


و مداد قرمز هایی که وقتی نوشتمون تموم میشد،


می دیدیم کل دستمون قرمز شده !!


برنامه هفتگی های جذاب...


که از بس زیاد بود آخرش افتادگی شونه گرفتیم !


اردوهای سال به سال !!


و کلی خاطره های خوب ِ دسته جمعی


اضطراب امتحان ها


جلسات اولیا و مربیان و کارنامه ها !!


مسابقات سرود و جشن های پر شادی ...


و تمام شیرینی هایی که آن موقع قدرشان را ندانستم ...


الان که به اون روزها فکر میکنم میبینم 


با یک واکسن شروع شد و با یک واکسن (هپاتیت ب ) تموم شد




+باز آمد بوی ماه مدرسه ... بوی شادی های راه مدرسه

 

+برای دریافت هدیه ی نیلوفری به شما  اینجا کلیک کنید 


+بدون ذکر منبع کپی نکنید لطفا !!!