زیر و رو

به یاد زیر خاکی ...

زیر و رو

به یاد زیر خاکی ...

.........


گنجشکان لاف می زنند:


جیک جیک , جیک جیک


جیک هیچ یک شان درنیامد


تو که دور می شدی...




"شمس لنگرودی"

سری هفتم عکس های نیلویی_ نقاشی روی دیوار


این سری براتون عکس نقاشی های روی دیوار رو گذاشتم 


امیدوارم لذت ببرید 




         




برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب برید 


ادامه مطلب ...

حرف های من... با تو __شبِ چله

آخر ِ پاییز شد 


همه دم میزنند از شمردن جوجه ها !!


اما تو امشب ، 


بشمار ، تعداد دل هایی را که بدست آوردی ...


بشمار ، تعداد لبخند هایی که بر لب ِ دوستانت نشاندی ...


بشمار ، تعداد اشک هایی که از سر شوق و غم ریختی ...


فصل زردی بود ... تو چقدر سبز شدی ؟!



+شب ِ چله تون مبارک دوستای من 

وقتی که ز کوه اینچنین میخوانی ...



وقتی که حسین را تو " سین " می خوانی !


در تعزیه ، روضه ی حزین می خوانی


یعنی که حماسه را غلط می فهمی


وقتی که ز کوه اینچنین می خوانی...



"رضا اسماعیلی "


یا حسین ...


آیینه شدی تا که خدا در تو درخشید


خورشیدترین حادثه ها در تو درخشید


بر دوست همان روز که با حنجره ی خون


گفتی تو «بلی» ، کرب و بلا در تو درخشید


شد کرب و بلا کعبه ی تو، حج تو مقبول


گفتی تو چو لبیّک، بلا در تو درخشید


ای معجزه ی سرخ، به ایثار تو سوگند!

تو خون خدایی، که خدا در تو درخشید

 

 

 شعر از : رضا اسماعیلی